نمدمالی؛ هنری در دست بیمهری
تاریخ انتشار: ۱۸ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۹۹۴۱۱۹
هنر نمدمالی یکی از کهن پیشههای شهر خمینیشهر است که با تازیانه بیمهری و کمتوجهی کمکم به دست فراموشی سپرده میشود.
به گزارش ایسنا، نمد که نوعی زیرانداز سنتی است با پشم تولید میشود. البته برخی از صوفیان و چوپانان نیز از نوع تنپوش آن استفاده میکردند. زمانی در خمینیشهر نمدمالان راستهای در محله گارسله ورنوسفادران داشتند و نمدمالان و کسانی که شغلهایی مرتبط با نمد چون کلاه مالی داشتند در آنجا مشغول کار بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حسین لطفی یکی از نمدمالان قدیمی خمینیشهر در گفتوگو با خبرنگار ایسنا، در خمینیشهر از خاطرات شغلش و سختیهایش یاد میکند، از محله قدیمیاش "گارسله" که زمانی راسته نمدمالها و کلاه مالها بوده و پدر و پدر بزرگ نیز در آنجا به نمدمالی مشغول بودهاند، میگوید.
لطفی از پدر بزرگش نقل میکند که در زمان سلطنت ناصرالدینشاه بر روی کار نمدمالی مالیات میبندند. نمدمالهای اصفهان هم یک نمد شش در 10 درست میکنند. 40 نفر شبانهروز روی این نمد کار میکنند تا آن را به حاکم اصفهان هدیه کنند. نمدی با طرح متفاوت و بسیار جالب از فرش بهارستان، فرشی که در زمان ساسانیان در کاخ مدائن پهن بوده است و در زمان حمله اعراب به ایران این فرش تکهتکه میشود. با هدیه دادن این نمد زیبا به حکومت، نمدمالها از آن زمان در اصفهان از دادن مالیات معاف میشوند.
وی از استادکارهای نمدمال قدیم یاد میکند و میگوید: به جرات میگویم که حاج آقاجان غفوری بهترین استاد نمدمال خمینیشهر بود که در سال 1353 به رحمت خدا رفت و در درست کردن عبانمد تبحر ویژهای داشت. پدرم استاد جعفر و پدر بزرگم نیز از نمدمالان ماهر بودند و من هم که نقاشیام خوب بود، پدرم نقشهای نمد را میداد تا من روی کار بیندازم.
لطفی گفت: نمدها انواع مختلف دارند که بیشتر برای زیرانداز استفاده میشود، البته مصارفی چون لباس، کلاه و خیمه و ... نیز دارد. از نمدهای پوششی که درست کردند میتوان به عبانمدها اشاره کرد که آستین دارند و بیشتر چوپانان از آن استفاده میکنند، خرقههای بیآستین و پسک ها با آستین کوتاهتر از خرقه مالیده میشدند.
این نمدمال ادامه میدهد: نوع دیگر نمد نیز عرقگیر اسب است که زیر زین اسبها پهن میشده است. زیرمنقلیها هم نمدهای گرد کوچکی بوده که برای پهن کردن زیر منقل ساخته میشد، چرا که از خواص نمد این است که اگر آتش بر روی آن بیفتد خاموش میشود و به جاهای دیگر سرایت نمیکند.
لطفی میگوید: در قدیم برای واردات برخی میوهها چون موز از نمدهای ارزان قیمت استفاده میکردند. نمدها را پهن میکردند و موزها را روی آن میچیدند و روی آن لایهای دیگر از نمد میانداختند اینگونه موزها تا مقصد سالم میماند.
این نمدمال ادامه میدهد: در خمینیشهر تا آنجایی که اطلاع دارم فقط گارسله نمد میمالیدند. عبانمدها را سه نفر، نمدهای 4 ضلعی را 5 نفر ، 3 ضلعیها را 4 نفر و نمد کول را سه نفر مینشستند و میمالیدند. اگر در زمان کار کردن این چند نفر با هم هماهنگ نبودند نمد آسیب میدید و تعادل آن به هم میخورد. استادکار اصلی یک سری اشعار را به زبان نمدمالی میخواند تا هماهنگی افراد حفظ شود.
وی در مورد پشم مورد استفاده در کار نمدمالی توضیح میدهد که پشمی که در نمد استفاده میشود حتماً باید پشم بره باشد. در ایران بهترین پشمی که برای نمد خوب است پشمی است که در شیراز تولید میشود که به آن میگویند پشم لری شیرازی، بعد از آن پشم بومی اصفهان و سپس پشم ترکی و پشم لری است. برای داخل و وسط نمد نیز برخیها پشم بز میریزند.
لطفی در مورد روند کار و چگونگی نمدمالی میگوید: ابتدا پشمها را در شش رنگ، رنگ میکردند. رنگهای قرمز، آبی، سبز، نارنجی و وَقَم، نارنجی و گلی رنگ. بعد که پشمها خشک میشد پشمهای نرم رنگی را روی پا میمالیدند و به صورت یک نخ باریکتر از انگشت در میآوردند و نقاش با آن نقش را روی حصیر میانداخت و بعد طرحها با پشم پر میشد. در نقاشی نمدمالی رنگ سبز و آبی نباید کنار هم باشند. سبز با نارنجی و رنگ وقم (گلی) باید باشد.
این استاد نمدمالی ادامه میدهد: در راسته گارسله نقش و قالب نمد را روی حصیر میانداختند، حصیر را میپیچیدند و نیم ساعت پا میزدند تا پشمها به هم فشرده شود، بعد آن را با آب شوره و صابون میشستند تا نقشها محکم شود. بعد که نمد را میگرفت و محکم میشد چند ساعت این نمد را میمالیدند تا شکل بگیرد. اول یک پارچه پشم میریختند بعد یک پارچه پشم درجه دو را در وسط کار و یک لایه هم روی آن میریختند. تمام این مراحل باید در هوای گرم انجام میشد، اگر هم هوا سرد بود این کار را کنار بخاری انجام میدادند چون به اصطلاح نمد سرما میخورد و خراب میشد.
لطفی میگوید: از جمله نقشهایی که در سده قدیم روی نمد انداخته میشد میتوان به نقشهای هشتی، ترنج، لوزی، گل و بوتهای و توگلی اشاره کرد که در خمینی شهر به نقش علی محمدی معروف بود. این نقش را شخصی به نام علیمحمد در قدیم ابداع کرده است و نقش توگلی هم از همه نقشها سختتر بود.
وی ادامه میدهد: در 1360 یک سری دستگاههایی وارد شده بود که نمد را با آن میمالیدند اما آن کیفیتی که نمد دستی داشت را آن نمدها نداشت. از خواص نمد میتوان به خاصیت عایق بودن آن اشاره کرد که عایق گرما و سرماست. همچنین در برخی از خواص این هنر دستی آمده که در تنظیم فشار بدن، رفع کمردرد و پا درد نیز مفید است.
این استاد نمدمالی می گوید: قبلاً نمدمالها زیاد بودند، اما در حال حاضر یکی دو نفر بیشتر نماندهاند. قبل از انقلاب، 84 دستگاه نمدمالی که هر دستگاهی حدود 5 نفر با آن کار میکردند در خمینیشهر فعال بود ولی هماکنون به این صنعت بیمهری میشود.
انتهای پیام
گزارش از؛ سهیلا عموشاهی؛ ایسنا- منطقه اصفهان
منبع: ایسنا
کلیدواژه: نمدمالی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۹۹۴۱۱۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
از وطنم ایران تا شبنورد؛ با تارِ لطفی + فیلم
محمدرضا لطفی، نوازنده چیره دست و صاحب سبک سازهای ایرانی، آهنگساز برجسته معاصر، موسیقیدان و ردیفدان بزرگ ایران است.
او علاوه بر خلق آثار خاطرهانگیز و با شکوهی مثل « ایران ای سرای امید» و «کاروان شهید» یک معلم جریانساز بود.
مجله هنری بوم به مناسبت روز معلم، علاوه بر هنر این هنرمند بزرگ به وجه معلمی این استاد بزرگ موسیقی ایران پرداخت.
سجاد مهربانی، خواننده موسیقی ایرانی و یکی از شاگردان استاد لطفی که مدیر داخلی مکتبخانه این استاد نامدار کشور بوده است به بخشی از خاطراتی پرداخت که به گفته او، خود استاد لطفی به بیان این خاطرات پرداختهاند: استاد محمد رضا لطفی میگفتند از نونهالی تا نوجوانی ساز نیلبک مینواختند و در خانواده کاملاً مذهبی و معتقدی در شهر گرگان زندگی کردند و مادرشان اصالتاً ترکمن و معلم قرآن بودند و پدرشان در کار کشاورزی و زراعت فعالیت میکردند و در عین حال، تاجر و تعزیه خوان و اصالتاً اهل خلخال بودند و بعدها، به شهر گرگان کوچ کردند و تنها کسی که در میان برادرانشان، اسم اصلی و شناسنامهای اش یکی بود استاد محمدرضا لطفی بودند.
بنده به نقل از خود استاد میگویم و صرفاً یک راوی هستم و امکان دارد فردی چیز دیگری بیان کند. اما مطلبی که ایشان برای بنده عنوان کردند این طور بود: استاد محمدرضا لطفی گفتند زمانی که مادرشان، ایشان را باردار بودهاند و ۷-۶ ماهگی ایشان بوده و به نوعی، مشخص شده است که فرزندشان پسر هستند( البته با وجود این که در آن زمان، تکنولوژی به این صورت نبوده است) و به هر روی متوجه جنسیت فرزند خود میشوند. با توجه به این که اهل صحرای ترکمن بودند به دیدن یکی از بستگان خود میروند و موقع برگشت، پیاده برمیگردند. در آنجا یک شتر نر به محض دیدن مادر استاد که باردار بودهاند حالت رم کردن پیدا میکند و ایشان را دنبال کرده و مادر استاد لطفی با زحمت فراوان از جلوی شتر فرار میکنند و پشت یک تپه گونهای پنهان میشوند و در آن لحظه نذر میکنند و می گویند که یا امام رضا (ع) اگر از این مهلکه خارج شوم و فرزندم سالم به دنیا بیاید اسمش را رضا میگذارم و وقتی به خانه برمیگردند و داستان را برای همسرشان؛ زنده یاد فرج الله لطفی نقل میکنند پدر استاد لطفی میگویند کار خوبی است و اسمش را محمدرضا بگذاریم. چون گویا پدرشان ارادت به حضرت محمد(ص) داشتند و همین موضوع باعث میشود که اسم استاد، محمدرضا لطفی ثبت شود.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیسجاد مهربانی با اشاره به ویژگی معلمی استاد محمدرضا لطفی گفت: هر لحظهای و در هر جایی میتوانم شهادت دهم که استاد محمدرضا لطفی تا چند ساعت قبل از فوت خود روی تخت بیمارستان به بنده و یک دوست دیگر که همشهری ایشان است و در شهر گرگان زندگی میکند در حال آموزش بودند و اگر تار و سه تار و سبک و سیاق خیلی از اساتید دیگر زنده است مرهون زحمات ایشان است.
این خواننده موسیقی ایرانی افزود: استاد محمدرضا لطفی، برنامهای در رادیو با عنوان شناخت و تاریخ موسیقی داشتند که در این برنامهها به تفصیل توضیح میدادند و ساز میزدند و سبک و سیاق استاد جلیل شهناز، استاد علی اکبر خان شهنازی و استاد فرهنگ شریف را آموزش میدادند.
استاد مهدی کلهر، تحصیلکرده معماری و نقاشی و از مدیران هنری تأثیرگذار دوران معاصر و از دوستان نزدیک استاد محمدرضا لطفی درمورد ایشان گفت: لطفی فارغ از این که پدرش هنرمند بوده در خانهای بزرگ شده است که پدر و مادرش آموزش و پرورشی بودند و مادرش معلم قرآن بود و بنده تا آخرین لحظه، نسبتی که لطفی با مادرش و قرآن و خدا و پیامبر (ص) داشت را شهادت میدهم.
استاد مهدی کلهر به نقل از استاد محمدرضا لطفی گفت: در آمریکا بوده که یک بار میخواسته است خودش را تنظیم کند و در خاطراتش هم، گفته است: در یک شب بارانی برای چهله نشینی به جنگلی رفتم و اذان گفتم و منِ ماتریالیست، موحد شدم.
همانطور که میدانید استاد لطفی در همه کنسرتهایش، با صدای خودش اول الله مدد میخواند و از خداوند متعال کمک می خواست.
این مدیر هنری درمورد تعریف واژه استاد ادامه داد: استاد یعنی کسی که در هر رشتهای فعالیت میکند، بتواند رشته هنری، علمی و مهارتی خود را یک گام به سمت کمال نزدیک کند و محمدرضا لطفی، یکی از باسوادترین اساتیدی بود که به تاریخ اهمیت میداد و تاریخ را خوب میشناخت و تعریف درستی از دستگاههای موسیقی ایران ارائه می داد و ریشههای آنها را میشناخت.
استاد مهدی کلهر با ذکر خاطرهای یادآور شد: یک روز استاد جلیل شهناز با لهجه اصفهانی درمورد تار لطفی اینطور نظر دادند که آقای لطفی، تار را ادب میکند که این یک تعریف شیرین اصفهانی و کاملاً درست است.
این مدیر هنری افزود: به نظر بنده، لطفی فردی بود که سواد زیادی در تاریخ داشت و صادق و شجاع بود و اصلاً منافق نبود و اگرچه گرین کارت خود را گرفت ولی بعد، آن را کنار گذاشت و این نکته بسیار مهمی است. یعنی آنقدر در آمریکا صبر کرد و گرین کارت را گرفت. اما وقتی به ایران آمد، آن را کنار گذاشت؛ بنابراین تمام آثار لطفی چه نواختهایش به عنوان نوازنده و چه آهنگهایش قابل تحسین و تمجید هستند ولی از همه مهمتر، به نظرم آنها قابل تعلیم هستند.
محمد معتمدی، شناخته شدهترین خوانندهای است که در محضر استاد محمدرضا لطفی شاگردی کرده و در ۴ آلبوم برجسته، ساز استاد را همراهی کرده است.
این هنرمند گفت: یکی از اتفاقهای بسیار تأملبرانگیز و جالب درمورد فوت استاد محمدرضا لطفی، روز وفات ایشان بود که مصادف با روز معلم شد و بنده هر سال، وقتی به روز معلم نزدیک میشویم به یاد تاریخ فوت ایشان میافتم. به دلیل این که استاد لطفی به معنای واقعی کلمه معلم و عاشق یاد دادن بودند و علاقه داشتند آنچه که میدانستند را به نسلهای بعد و دیگران منتقل کنند.
کد ویدیو دانلود فیلم اصلیباشگاه خبرنگاران جوان فرهنگی هنری موسیقی و هنرهای تجسمی